12.07.2017

 

جاویدفرهاد

 

نوشته کن!

 

در سرنوشتِ باغ، فقط گُل نوشته کن

گُل را برای حضرتِ بلبل نوشته کن

 

بر ساقه‌های نورسِ گُل‌ها ببار خوب

در تاروپودِ سبزه تکامل نوشته کن

 

شاعر شو و خیالِ مرا مثلِ یک غزل

بر صفحه‌ی بلندِ تخییل نوشته کن

 

گندم برای " مُرچه "* ببر در کنارِ غار

بر اشتهای " مُرچه " تناول نوشته کن

 

این‌جا میانِ مرزِ تفاهم دلم گرفت

نامِ مرا به نبضِ تعامُل نوشته کن

 

مفهومِ ناشیانه‌ی دردم؛ برای من

ای آسمانِ خسته تحمل نوشته کن

 ---

 " -*مورچه " و در زبانِ شفاهی " مُرچه "