03.04.2017

میر عبدالواحد سادات

محدود ترین اجتماع در مراسم تدفین بزرگترین طنز پرداز افغانستان 

کی ملامت است ؟

 

به رویت عکس ها و استناد به آنچه در فیسبوک بنشر رسیده ، در مراسم تدفین جنازه شادروان نورانی تا بیست و چند تن از هموطنان عزیز حضور بهم رسانیده اند.و این در حالی است که در جنازه حبیب استالفی که به جرم دزدی اعدام گردید تا چند هزار تن اشتراک و به خاطر استقبال از قوماندان زرداد ، چندین هزار دیگر در صف مستقبلین نعره های الله اکبر سر میدادند. همه روزه ما شاهد گردهمایی های وسیع به خاطر این یا آن  زر و زور سالار هستیم که در آن ها صدها تن به شمول سکانداران دولت ، اشتراک میکنند و مقادیر زیاد مواد غذایی و خروار های برنج «خیرات» میگردد – آن هم در کشوری که اطفال را به مقصد تامین زنده گی به فروش میرسانند ،.                                                         

گفته میشود که از برکت دیموکراسی صادر شده در افغانستان ، همین اکنون و بعد انفاذ تعدیل قانون احزاب ، تا بیشتر از پنجاه حزب سیاسی رسمی وجود دارد. همچنان  جامعه عریض و طویل و پر مصرف مدنی ، رسانه ها و مطبوعات و ... داریم . پس سوال مطرح میگردد که نماینده گان این نهاد ها کجا تشریف داشتند ؟               

البته از دولت چند سره و به اصطلاح از چله و چه گله!

البته تعداد اشتراک کننده در جایگاه و مقام شامخ نورانی فقید و سایر سکانداران متعهد فرهنگ ، تاثیر ندارد - به قول شاعر: 

بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی

در سینه های مردم داناست مقام ما

اما دردناک و واقعیت تلخ جامعه کنونی ما این است که با وجود زرق و برق ظاهری ، فرهنگ در اولویت قرار ندارد و دولت و « جامعه بین المللی » زیادترین امکانات را در خدمت اربابان جهالت قرار داده و میدهند.                                                                                                                      

بی     تفاوتی در قبال فرهنگ و سکانداران متعهد آن فقر روح جامعه را بازتاب میدهد . در حالی که جامعه ما آماج ذهنیت تکفیری و بنیادگرایی خشن « اسلامی » میباشد ، صادقانه باید اعتراف نمود که در مبارزه تاریخی و جاری علم و جهل ، صدای مدافعان علم و روشنایی ضعیف است و مقصر این ناتوانی در پهلوی ده ها دلیل و برهان دیگر و ... « من » و « ما » ای هستیم که برچسپ روشنگر و روشفکر را در پیشانی خود نصب نموده ایم و فراموش کرده ایم که:

در جنگ نور و ظلمت باید یکی گزیدن

یا راه نیکی رفتن ، یا ظلمت آفریدن