سخيداد هاتف

 

هايکوگويی

 

گاهی برای بیان وضعی یا شرح دردی چند کلمه کفایت می کنند. من گاهی یادداشت های کوچکی می نویسم که هیآت هایکویی دارند. گفتم گاه گاهی این گونه یادداشت ها را با شما هم در میان بگذارم.

 

مهاجر

(  شنیدم مهاجران افغان را از ایران اخراج می کنند)

 

"آهن" رفته بود

"آه"  برگشت ،

صاحب سنگبری

نون اش را قاپیده بود.

 

غیرت افغانی

( تقدیم به حامد کرزی)

 

" گر ندانی غیرت ِ افغانی ام "

در عوض

دیده ای

پیش ِ پای ِ این و آن پیشانی ام .

 

جهاد و فساد

( برای جبار ثابت )

 

جِه ! ( دستور جهش) دادید و جهاد شد

 

فِس ! (تخلیه ء باد ) کردید و فساد شد.

 

چلچله

 

اگر پرنده فیر می کند

چلچله پرنده است .

 

 

شناسنامه

( پس از طرح مصالحه ء ملی )

 

اسم خودش را نمی دانم

نام غذایش

" جنگ سالاد " است.

 

 

کر و لال و گنگ

( برای شیوخ نگران )

 

گوش ها ، زبان ها ، چشم ها

دریده ، بریده ، کشیده .

و بانگ ِ ملامت بار ِ شیخ :

صم بکم عمی فهم لا یعقلون !

 

ما و شیخ

 

آقا !

دوزخ چرا ،

اما " ریش ِ نسوز" نشنیده ایم .