رسیدن:  30.11.2013 ؛ نشر :  30.11.2013

پوهاند دکتور سید خلیل الله هاشمیان

درود به روان استاد  محمد اعظم عبیدی

 

پورتال وزین آسمایی را هفتۀ یکی دوباربه استقبال از مقالات نو بازمیکنم. اینبار چشمم به عنوان جالبی به مناسبت پنجمین سالگرد وفات مرحوم استاد محمداعظم عبیدی برخورد. شش عنوان از  محترمان هژبرشینواری، پروین پژواک، ایشورداس، نعمت حسینی، زرغونه عبیدی و زندگی نامه، هرکدام را از الف تا یا خواندم، آموختم و حظ بردم. دو نوشته و دونگارش بسیار خوشم آمد، یکی از پروین پژواک که همیشه زیبا و دلکش مینویسد و دیگری از آقای ایشور داس، هموطن محترم هندوی ما، که من تا کنون از هیچ همسان شان چنین نگارشی نخوانده بودم.

مرحوم استاد اعظم عبیدی رامیشناختم و از خدمات فرهنگی شان دررادیو کابل و قدرت و استعداد نویسنده گی ایشان خبر داشتم . رویداد برخورد شان را با مرحوم میوندوال در قصرصدارت همه اهل معارف و پوهنتون شنیده بودند. اما من فقط دوبار با مرحوم استاد عبیدی از نزدیک دیده ام. یکی دردفتر کار مرحوم استاد عتیق الله پژواک هنگامی که رییس مطبعه معارف بودند. تعمیر جدید این مطبعه در مجاورت لیسه عالی نجات و رو به روی ریاست انحصارات دولتی قرار داشت. من و مرحوم استاد نسیم نگهت به امر مرحوم پوهاند غلام حسن خان مجددی رییس پوهنځی ادبیات آنجا رفته بودیم تا یکتعداد اشتباهات زیاد طباعتی و برخی از اشتباهات عروضی ناشی از چاپ دیوان حضرت بیدل را که توسط همین مطبعه چاپ شده بود برای تصحیح درموقع تجدید چاپ آن ، به رییس مطبعه تقدیم کنیم. این اشتباهات در مدت دو سال تدریس کورس بیدل شناسی یادداشت و جمع آوری شده بود. البته رییس پوهنځی تیلیفونی با رییس مطبعه صحبت کرده بود، اما ما بدون تیلیفون قبلی یا تعیین وقت ملاقات، یک روز حدود ساعت دو بجه به مطبعه رفتیم. مرحوم استاد عتیق الله پژواک از ما به گرمی پذیرایی و استقبال کرد، چونک ه قبلا با هردوی ما معرف داشت. اما شخص دومی که در اطاق رییس حضور داشت توسط او به نام «استاد اعظم عبیدی» به ما معرفی شد. استاد نگهت و استاد عبیدی که قبلا یک دگر را میشناختند ، بغلکشی و روبوسی کردند، اما میان ما (من باراول با استاد عبیدی مشرف میشدم ) مصافحه عادی صورت گرفت. مرحوم استاد عبیدی مرامخاطب قرار داده  گفت "استاد هاشمیان خوشحالم شما را بار اول می بینم اما قبلا از طریق ماماهایم پوهاند فضل ربی و استاد عبدالرحمن پژواک شما را میشناختم . در این وقت مرحوم استاد عتیق الله پژواک ما دو نفر را به یکدیکر خوبتر معرفی کرد و من برای بغلکشی و روبوسی به طرف استاد عبیدی شتافتم.

وقتی ما یادداتشها را به رییس مطبعه تقدیم کردیم و صحبت از دیوان بیدل به میان آمد، رییس مطبعه گفت: این دیوان چند سال قبل درابتدای تاسیس این مطبعه تحت مراقبت استاد خال محمد خسته در این مطبعه چاپ شده بود، اما نمیدانم چرا درست تصحیح نشده ، از هر جا بالای این مطبعه انتقاد شنیده میشود، اما تصحیح کار مطبعه نیست، اگر چه من در آن وقت رییس مطبعه نبودم، اما مطبعه کار چاپ و پشتی و جزوه بندی آن را درست انجام داده، بایست یکی دو نفر مصصح میبود و کار خود را درست انجام میداند. به هر حال من متتظر همین یادداشت ها بودم، اما تجدید چاپ دیوان بیدل کار پر مصرف است و من این موضوع را به حضور وزیر صاحب معارف گزارش میدهم که اگر دولت بودجه یی برای آن تدارک کند ما حاضریم تجدید چاپ آن را زیرمراقبت استادان پوهنځی ادبیات انجام بدهیم..."
ما گفتیم وظیفۀ ما این بود تا این یادداشت ها را به شما برسانیم ، فاکولته ادبیات کدام مدرک بودجوی برای این کارندارد، اما مجددی صاحب را می گوییم  تا موضوع را از زاویۀ پوهنتون نیز به وزیرصاحب معارف برسانند. درآن وقت پوهنتون هنوز تحت اثر وزارت معارف قرارداشت و وزیرمعار ف مرحوم داکترعلی احمد خان پوپل بود.

مرحوم استاد عبیدی هم درصحبت روی تجدید چاپ دیوان بیدل علاقه گرفته تجویزکردند تا پوهاند مجددی با جناب کهگدای سرمنشی اعلحضرت تماس بگیرند که از ارادتمندان بیدل میباشند وایشان میتوانند از مقام سلطنت برای این کار بودجه یی تخصیص بگیرند. از تجویز شان تشکرکردیم، آنگاه چون هر چهار نفر حاضر در این مجلس از فارغان پوهنځی ادبیات بودند صحبت بالای شخصیت و افکار و اشعار حضرت بیدل دور خورد و رییس مطبعه ناشتای بسیار مکلف عرضه کرد که این صحبت تا حدود ساعت پنج عصر دوام کرد. حاصل مطلب این که مرحوم استاد اعظم عبیدی نه تنها ابیات زیادی از بیدل به حافظه داشت، بلکه درعلوم عروض و معانی بسیار وارد صحبت میکردند.

دیدار دوم من با مرحوم استاد اعظم عبیدی در خانۀ مرحوم پوهاند فضل ربی پژواک در کوته سنگی هنگامی رخ داد که مرحوم استاد عبدالرحن پژواک طور رخصتی به کابل آمده بودند . در این مجلس مرحومین داکتر انس خان، استاد رشید لطیفی، باقی لطیفی و اکبرپروانی هم حضور داشتند و مرحوم استاد عبیدی وظیفۀ میزبان را بر عهده داشت، از مهمانان پذیرایی  و رسیده گی میکرد و هم در صحبتها سهیم میشدند.

از تاریخ تولد شان ( 1306 هت ش) ملتفت شدم که یکسال مسنتر از من بودند. خداوند متعال به پاس خدمات صادقانه یی که آن مرحوم به اطفال و معارف مملکت انجام داده ، درهای بهشت را به روی او باز دارد. روحش شاد باد .

وطندار مرحوم استاد اعظم عبید ی : سیدخلیل الله هاشمیان – 29 نوامبر 2013