رسیدن به آسمایی: 09.08.2010  ؛ نشر در آسمایی: 24.08.2010

 

حمیرا نکهت دستگیرزاده

 

غرور خاطر خاک

 

شبیه نام تو بودن ز عشق بر شدن است

صمیم موج صدایت شدن دگر شدن است

به بی صدایی اندیشه از فرار حروف

نصیب ذهن تو بودن پر از اثر شدن است

غرورخاطر خاکی به شوق سبز بهار

خیال برفی اش از تو شط ثمر شدن است

به باغ چشم که گل میکنی سپیده و شام

کویر یاد که ازتو خیال تر شدن است؟

بریز در شب تبدار من چو رود هری

که لحظه های من از تو شط سفر شدن است

گریز دور و درازم فرار بیحد م

بپیج در تن آواز من که در شدن است

01-01-2010