رسیدن به آسمایی : 27.08.2008؛ تاریخ نشر در آسمایی : 06.09.2008

 فضل الرحیم رحیم

حفیظ بخش ، غنچهء دست پرودهء زنده یاد استاد رحیم بخش

 

 

حفیظ بخش ، که از جمله شاگردان مستعد استاد رحیم بخش ، است . موسیقی را عاشقانه دوست دارد و آرزو دارد تا موسیقی کلاسیک و غزل به فراموشی سپرده نشود به همین دلیل او فعالیت های مثمری را همراه با استاد حسین بخش فرزند استاد رحیم بخش ، برای حفظ اصالت موسیقی کلاسیک و غزل ، در دیار غربت به راه انداخته است . با وی گفت و شنودی پیرامون زنده گی هنریش انجام داد ام که توجه صاحب دل خوانده را به خوانش متن این گفت و شنود معطوف میدارم .

 رحیم - چرا و چه گونه به موسیقی رو آوردید؟

 

حفیظ بخش - به نام آن که هستی از او نام گرفت ، به پاسخ پرسش شما باید گفت که من هم مانند سایرین موسیقی را از آوان کودکی دوست داشتم و با علاقهء وافر به آن گوش میدادم . اما این علاقه به مرور زمان به عشق تبدیل شده و سبب روی آوردن بنده به این هنر زیبا و ظریف گردید . من به موسیقی عشق ورزیده و آن را، راه رسیدن به خودی خود و شناخت هستی می پندارم .چنانچه گفته اند: نفس در قالب آدم نمیرفت درون سینه او ساز کردن

 رحیم - آگاهی شما از اساسات موسیقی آیا اندوخته های اکادمیک است و یا این که نزد استادان موسیقی کشور زانو زده اید؟

حفیظ بخش - باید در این جا خاطرنشان شوم که بنده اساسات موسیقی کلاسیک را نخست در کورس های اموزش موسیقی کلاسیک در سال 1366خورشیدی که در وزارت اطلاعات کلتور وقت راه اندازی شده بود فرا گرفتم ، نا گفته نماند که این کورس را مرحوم استاد رحیم بخش ، تدریس می کرد . بنا بر ارادت که نسبت به ایشان پیدا کرده بودم در سال 1368 خورشیدی طور رسمی نزد استاد گرُ گذاشتم که عدهء کثیری از هنرمندان خرابات و آماتور کشور و همچنان تعدادی از شعراو نویسنده گان شهیر وطن ما شاهد برگزاری محفل گرُمانی بنده در شهر کابل بودند .

 رحیم - به نواختن کدام آلهء موسیقی دسترسی دارید و نواختن آن را چه گونه فرا گرفته اید ؟

حفیظ بخش - نواختن هارمونیه را قبل از این که به آموزش موسیقی کلاسیک بپر دازم شروع کرده بودم و این در حدود سالهای 1360و 1361 خورشیدی بود که در آن زمان کم و بیش آهنگ نیز می خواندم ، البته قابل یادآوری میدانم که در قسمت آموختن هارمونیه ، دوستی داشتم بنام حبیب جان که زیبا و دلنواز هارمونیه می نواخت او مرا در فراگرفتن و نواختن هارمونیه کمک های لازمی را نموده است ، نمی دانم فعلا در کجا تشریف دارند . اگر این گفت و شنود را می خواند بدینوسیله سلام و احترامات صمیمانهء مرا بپذیرد. به او و فامیلش صحت و سلامتی آرزو میدارم . بعدا نزد مرحوم استاد رحیم بخش ، به نواختن اساسی هارمونیه آغاز نمودم . از آنجایی که برای آموختن موسیقی کلاسیک دانستن طبله نیز ضروری پنداشته می شود تال های طبله را نیز نزد استاد رحیم بخش ، آموختم .

 رحیم - تا جایی که من میدانم در اجرای آهنگهای تان بیشتر به سبک غزل خوانی میپردازید. اگر توضیح دهید که شما پیرو کدام مکتب کلاسیک هستید؟

حفیظ بخش - می خواهم در پاسخ این سوال مکثی نمایم ، زیرا باید به پیشینهء موسیقی کشور ما نظر انداخته شود . با وجودی که بنده خود را در این جا کاملا صاحب نظر نمی شمارم ولی تا جایی که تاریخ گواه است و از تحقیق و مطالعهء کم و بیش که در این راستا دارم و به شما نیز بهتر معلوم است که در زمان سلطنت امیرشیرعلیخان و به خواست خود امیر عده یی از هنرمندان از کشور دوست هندوستان به افغانستان آمدند تا در محافل خوشی درباریان به اجرای موسیقی بپردازند.  موسیقی مکتبی و کلاسیک در کشور ما از همین جا اساس گذاشته می شود.  البته  موسیقی محلی و فلکلوریک پیش از آن نیز وجود داشت. باید متذکر شوم که قبلا کدام مکتب به خصوص موسیقی در کشورما وجود نداشت. این هنرمندان اولی خرابات مربوط به مکاتب مختلف بودند که با تلاش و همت عالی خود اهسته ، آهسته به مرور زمان کار و فعالیت های مثمری را در این راستا انجام دادند. زنده یاد استاد قاسم افغان ، اولین کسی بود که مکتب به خصوص غزل خوانی افغانستان را بنیاد گذاشت و بعدا شاگردان استاد در غنامندی این مکتب پرداختند. از شمار آنان  میتوان از زنده یاد استاد رحیم بخش به طور اخص یادآور شد. من از سبک و مکتبی پیروی می کنم که مربوط به کشور عزیز خود ما می شود و میراث کبیر آن  استاد بزرگوار است.

رحیم - از خرابات و از خاطرات تان در خرابات بگوید ؟

حفیظ بخش - دوست عزیز و فاضل ، اگر بگویم که هر لحظهء زنده گی را که در خرابات و با خراباتیان گذارنیده ام برایم خاطره انگیز بوده است شاید باور نکنید؛ زیرا، در هر بار چیزهای نوی را دیده و فرا گرفته ام اما جالبترین خاطره ام روز گرُمانی در منزل مرحوم استاد رحیم بخش ، شهنشاه غزل بود که جمعی کثیری از هنرمندان خرابات و آماتور، عده یی از نویسنده گان ، شعراء و دست اندرکاران مطبوعات آن زمان حضور به هم رسانیده بودند.  چند قعطه عکس از آن محفل نزدم باقی مانده استو بس . با دریغ و درد که کست ویدیویی آن محفل در اثر جنگ های خانماسوز کابل که استاد جبرا راه غربت را  پیش گرفت، مفقود گردیده است که مایه تاثر ام می باشد .

 رحیم - از آغازین روزهای فعالیت هنری تان در کشور آلمان و سایر کشورهای اروپایی بگویید ؟

حفیظ بخش - بعد از پناهنده شدن در کشور آلمان در سال 1998 عیسوی فعالیتهای هنری داشته ام و با آمدن استاد حسین بخش ، فرزند استاد رحیم بخش ، از هندوستان به کشور فینلند فعالیت های مشترک ما با استاد بیشتر گردیده و از سال 2002 عیسوی به این طرف تقریبا در اکثر کشور های اروپایی کنسرت هایی را اجرا کرده ایم .

 رحیم - در کنسرت های شما آلات موسیقی کاملا شرقی بوده و نوازنده گان خارجی از کشور هند، هم باشما همکاری می نمایند، گفتنی های شما در زمینه چیست ؟

 حفیظ بخش - بلی چنان که در بالا متذکر شدم سبک غزل خوانی افغانستان را پیروی می کنم که اجرای این سبک مستلزم آلات موسیقی شرقی و وطنی خودمان میباشد و هنرمندان هندی نیز در بعضی از کنسرت ها با من همکاری داشته و دارند؛ چون طوری که  به شما معلوم است که در اروپا ما با نبود نوازنده گان روبه رو هستیم و در اکثر محافل مجبور می شویم که صرف با یک هارمونیه و طبله پروگرام را به پیش ببریم.

 رحیم - رابطه شما با غزل خوانان کشور ما که در داخل و خارج از کشور تشریف دارند چه گونه است ؟

حفیظ بخش - رابطهء کاملا دوستانه و صمیمانه با اکثر هنرمندان عزیز ما دارم. در داخل کشور با محترم استاد سلیم بخش ، در تماس دایمی هستم  و از رهنمایی های شان همیشه مستفید می شوم. در خارج از کشور با محترم استاد حسین بخش ، که کار های مشترک هنری داریم ، با استاد محترم شریف غزل و محترم محبوب الله محبوب ، که دوستان سابقهء بنده میباشند در تماس هستم .

 رحیم - وضع موسیقی امروز کشورما را شما چه گونه میبینید ؟

حفیظ بخش - به گفتهء مشهور مردم ما " چیزی که عیان است چی حاجت به بیان است ". من فکر می کنم که وضعیت کاملا روشن و مبرهن است. همانطوری که ما در عرصهء سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی در بحران قرار داریم در عرصهء فرهنگی نیز بحران جدی ما را احاطه نموده است. این به جاست که وضعیت کنونی پیامد جنگهای روان در کشور عزیز ما می باشد و از جانبی دیگر پناهنده شدن و مهاجر شدن اکثر فرهنگیان و هنرمندان وطن ما در سر تا سر دنیا نیز تاثیر قابل ملاحظهء خود را داشته و دارد . اگر به طور مشخص بر وضع موسیقی کلاسیک و غزل در داخل و خارج از کشور نظر بیندازیم متوجه می شویم که وضع قناعت بخش نیست و کار برای رشد آن هم بطی به پیش میرود . در خارج کشور  می بینیم که جوانان ما بیشتر علاقمند موسیقی های پاپ غربی هستند . دست اندرکاران جوان ما در عرصهء موسیقی هم بیشتر به خاطر درآمد مادی خود به موسیقی های پاپ و روک میپردازند. و از جانبی ما فاقد نهاد های هنری و ادبی هستیم که بهترین وسیله برای آگاه ساختن نسل جوان افغان در خارج از کشور به حساب می آند. این نهاد ها می توانند با برنامه ریزی های منظم و راه اندازی پروگرام های هنری و ادبی موسیقی کلاسیک و غزل را به نسل جوان کشورما در خارج از افغانستان ، معرفی کنند. اگر این نهاد ها موجود هم هستند کاری لازمی را در این عرصه به پیش نبرده اند. من فکر میکنم که باید در خارج از کشور زیادتر فامیلها در این عرصه توجه نمایند و فرزندان شان را کمک و یاری برسانند تا آنها اقلا شناختی نسبی در این مورد داشته باشند و از جانب دیگر از طریق نهاد های فرهنگی محافل شعر و غزل ، بیشتر راه اندازی شود و هنرمندان کلاسیک خوان و غزل سرایان را دعوت نمایند تا جوانان ما آهسته ، آهسته به شناخت موسیقی اصیل خودمان نایل گردند.

 رحیم - آیا تابه حال البومی از شما به علاقه مندان موسیقی غزل عرضه شده و همچنان از کارهاییی که روی دست دارید لطفا معلومات دهید ؟

حفیظ بخش - باید عرض کنم که نسبت نبود نوازنده گان آلات موسیقی وطنی خود ما موفق به ظبط البومی نشده ام- با وجودی که پارچه های جدید از دیر زمانی دارم که کمپوز آن ها را هنرمندان خوب ما برایم ساخته اند. ان شاالله در اولین فرصت ممکن به ضبط  آنها اقدام خواهم کرد. فعلا مصروف کار بالای پارچه های جدید با محترم استاد حسین بخش ، هستم و همچنان یک تعداد از شاگردان استاد حسین بخش را که در المان هستند همکاری و کمک میکنم .

 رحیم - محترم حفیظ بخش از این که به سوالاتم پاسخ ارایه نمودید از شما تک دنیا تشکر موفقیت مزید برای تان آرزو میدارم .

فضل الرحیم رحیم

26.08.2008