رسیدن به آسمایی :03.2008 .26؛ تاریخ نشر در آسمایی :03.2008 .27

یادداشت آسمایی : این  مطلب که قبلاً در جریدهء کاروان نشر شده است  به مناسبت   دهمین سالگرد وفات  سید قاسم رشتیا دوباره منتشر می شود


ليلي "رشتيا" عنايت سراج

 ژنيو26  سپتمبر 1999

كشــف تـصادفي


چون بخشی از  كشفيات نه از روی عمد  و یا از روی جستجوی برنامه ریزی شده به وقوع پیوسته اند، انگليسها برای کشفیات تصادفی شگفتی آور   در قرن هژدهم واژهء مخصوصي را در زبان خود ابداع كردند. این واژه «سرانديپيتي» (Serendipity) ميباشد كه از «سرانديپ» - نام كهن  جزيره یی كه مانند قطره اشك در بحر هند در حا لت چكيدن است و اكنون "سريلانكا" نامیده می شود– اشتقاق یافته است.
اين مقدمه كوچك بركشف تصادفي مسرت بخش نه از لحاظ اهميت جغرافيايي آن ذكر رفت، بل چون به تاريخچه شخصي و يا به عباره ديگر به تاريخچه ذهني پدر فقيدم، مرحوم سيد قاسم رشتيا ربط مستقيم ميگيرد، از آنرو ذكر آن را به مورد دانستم.

هنگامي كه براي باز ديد دوستان در سفري به لندن، با استاد و دوست گرامي ام اكادميسين دكتور جاويد، سري به كتابخانه هاي لندن زديم، در شماره هایی از مجله كابل- منتشره بين سنوات (1935 –1936) و (1954) و (1958-1959)- به مقالات و مضاميني از پدرم كه در موضوعات مختلف نوشته و يا از منابع خارجي ترجمه كرده اند برخوردم، كه از وجود آنها تا آنگاه بي خبر بودم. در همین هنگام  به عجله تمام  عناوين مطالب یاد شده را كه به چشمم خوردند، يادداشت كردم.
كشف تصادفي اين هزينهء معنوي نه تنها براي من به مثابهء كشف سحرآساي سرانديپ و جزيره فارموسا-تايوان امروزي- و تمام زيبايهاي آن بود بل، تراش نوين اين شخصيت والا را برايم تبارز داد. با خود انديشيدم كه در كتابخانه هاي جهان، در لابلاي صفحات كهن تأليفات گرانبهايی  نام آشناي سيد قاسم رشتيا، چون گوهر تابناكي جاويدانه در تلاءلو اند. و به ياد كتاب خاطرات سياسي اش افتادم كه در آن ذكر نموده است كه براي تشويق جوانان و اهل قلم از يك سو و حفظ و بقاي مطبوعات نو تاسيس وطن – چه جراید چه مجله ها از جانبي - در هر رشته بايد مضامين براي نشر تهيه ميگرديد.
"تأسيس رياست مطبوعات در حقيقت آغاز دورهء تحول فكريی بود كه تأثيرات آن در بيدار ساختن مردم افغانستان در سالهاي مابعد واضح گرديد و زمينه را براي يك انكشاف فكري در محيط آماده ساخت. (خاطرات سياسي سيد قاسم رشتيا، ص. 31). و در جاي ديگر: "… كه در انكشاف ذهن مردم افغانستان و تحول فكري منورين تأثير بارز داشته و در تربيه قريحه و استعدادهاي جوانان نقش مهمي را ايفا نموده است."( همان منبع ص.32 ).
با وصف ماموريت رسميی كه شب و روز مصروف آن بود، پدر فقيدم براي تقويت جراید و مجله هاي نو تأسيس با مساعي خسته گي ناپذير فكري و جسمي مضامين مختلف را تهيه و يا از منابع خارجي مطالب دلچسپ را از زبانهاي انگليسي و فرانسه یی به فارسي ترجمه نموده به نشر ميسپرد.  در ذیل  فهرست آثار از آن «کشف تصادفی» را که به یقین فهرست کامل آثار پدرم نیست براي علاقه مندان تقديم ميدارم:
مجله كابل،959 1
نهر سويز: به قلم سيد قاسم رشتيا – (ص 1096.1099 )
1958 مجله كابل
"در اطراف استعمال لغات اجنبي در لسان فارسي " نگا رش جناب فاضل شاه عبدا لله بدخشاني
مطلب را به عرض حضور محررين محترم رسا ندم، خوشبختانه ، جناب فاضل محترم سيد قاسم رشتيا كه در راست گويي وراست نويسي اسم با مسمايي دارند، پرده از روي اين مطلب برداشته براي عرض مقصد و غيره هم اعتقادان خود شان موقع عنايت فرمود ند. اين است كه به ا ظهار مقصد ميبردازيم: مضمون ( ص. 99- 915 ).
مجله كابل، 1954
چرا و چه گونه روزها در اين موسم به سرعت كوتاه ميشوند: به قلم سيد قا سم رشتيا، - (ص 598-600)
مجله كابل، شماره دوازدهم، سال پنجم، سنه 1935-1936.
عشق وطن: به قلم سيد قاسم رشتيا، -(ص 35 )
پنج طفل از يك بطن: ترجمه سيد قاسم رشتيا، - (ص 181)
تدوين دايره المعارف: به قلم سيد قا سم رشتيا، - (ص 97)
حبشستان: به قلم سيد قاسم رشتيا، - (ص 388-397)
سيماي برجسته: به قلم سيد قاسم رشتيا، - (ص 85 )
ضرورت و مشكلات ترجمه: به قلم سيد قاسم رشتيا، - (ص 216-301)
عمر انساني: به قلم سيد قاسم رشتيا، - (ص 103)
فتح عالم خاموشي: به قلم سيد قاسم رشتيا، - (ص 664)
سوزن دوزي هاي شرقي: ترجمه سيد قاسم رشتيا، - (ص 11)
قبول لغات بيگانه: به قلم سيد قا سم رشتيا، - (ص 824)
كلمات اروپايي در زبان فارسي: به قلم سيد قاسم رشتيا، - (ص 512-515 )
وطن پرستي زنان: (شايد يك مضمون با شد) - (ص 794)
وطن پرستي زنان حبشه : به قلم سيد قاسم رشتيا. - (ص 92)
قبلاً از نامکمل بودن فهرست  بالا یاد کردم چون پدر مرحومم اكثر اوقات مضامين خود را، شايد براي اين كه مجله را انحصار نكرده باشد و شايد هم براي تشويق نويسنده گان جوان، به نامهاي مستعاري كه متأسفانه براي هميشه مجهول خواهند ماند- مگر اين كه كارمندان سابق مطبوعات از آن نام های مستعار مطلع بوده باشند، بنويسند و بر من منت گذارند- هم نشر ميكرد.
اين مضامين مختلف نه تنها از لحاظ كميّت و كيفيّت پر ارزش اند، بل افزون بر آن اهميّت آن ها در نيّت سليم يك جوان پر شور وطنپرست كه مطبوعات نو تأسيس را چون نونهال ادب و فرهنگ ملت  خویش به ذوق قلم و شوق خسته گي ناپذير آبياري ميكرد تا نسل هاي آينده افغانستان ثمره چين آن نخل گردند. و اين آرزوي، سيد قاسم رشتيا، كه به روز پنجشنبه 26 مارچ 1998، به ساعت پنج بعد از ظهر رخت از جهان بر بست، خوشبختانه در زمان حياتش با تأسيس جراید برون مرزي برآورده شد.
اين نوشتار را با چند بيت شيواي شاعر عاليمقام افغانستان، محمد نسيم اسير، كه در رثاي پدر فقيدم گفته اند خاتمه ميدهم:

چنين نخلي ثمر بخشي به باغ و گلشن ميهن
گشن بيخ و برومند و رســا و بـارور باشد
چنين فرزانه فرزندي مهين نامي بهين خصلت
كه دلـهاي عزيزانـش به نيكــويي مقر باشد
كي باشد؟ در صف اقران باين اوصاف گفتم، گفت
كه قاســم "رشتـيا" آن ســيّد والا گـهر باشد.