به استاد لطیف ناظمی - به مناسبت 55 ساله گی استاد
حمیرا نکهت دستگیرزاده
ای تکدرخت شرقی مغرب نشين، بگواز آيه های با ور و نور و يقين، بگو
ای شهسوار وادی شعر دری بمانبا من ز همصدايی صبح بهين، بگو
از آشيان سوخته بر شاخه های نوروز ريشه های سوخته از تفت کين، بگو
بعد از من و تو آبی آن آسمان چه شد؟تيغ طلوع برآمد از آن آستين، بگو
صد حنجره صدا به دل واژه آب کندر کوچه های مرده ی شهر غمين، بگو
از ريشه های آبی آواز های نوربا باغهای خسته ی آن سرزمين، بگو
بس روز ها که روزنه يی ديده وا نکردوردی برای ختم شب، ای بهترين، بگو